خداحافظي عمو صلبي!
روز جاري در ميان انواع خبرهاي ريز و درشت مربوط به شيوع كرونا، خبر ديگري نيز در جامعهي بسكتبال كشور پيچيد كه حاكي از مرگ ابوالفضل صلبي آخرين بازماندهي تيم ملي ايران در المپيك 1948 لندن بود. خبري كه باز هم موضوع اولين حضور ايران در المپيك را در ميان اهالي بسكتبال مطرح كرد؛ تا به قولي برخي از هواداران كمسالتر هم بدانند كه اولين حضور ايران در المپيك در سال 2020 (و البته الان 2021) نيست!
اولين بار حدود سي سال پيش در مورد عمو صلبي در مجلهي كيهان ورزشي خواندم؛ و برايم بسيار عجيب بود كه ورزش بسكتبال در اولين روزهاي فعاليت خود در ايران چه شرايطي داشتهاست. از جملهي اتفاقات آن روزهاي عجيب بعد از جنگ جهاني، برگزاري اردوهاي تيم ملي در پادگان نظامي، تمرين با خروس و آجر به جاي توپ، و البته بازي با توپهاي پارچهاي! بودهاست. بله، همهي اينها كه خوانديد واقعيت دارد!
تيمي كه در آن شرايط سخت با قوانين سفت و سخت پادگاني تمرين كردهبود، در المپيك لندن هم بد بازي نكرد و حتي يك برد در برابر ايرلند كسب كرد. بردي كه حتي خود بازيكنان تيم را شگفتزده كردهبود.
به هر حال، عمو صلبي در آن شرايط ستارهي تيم ملي بود. ستارهاي كه البته در روزهايي بسكتبال را تجربه كرد كه فاصلهي بسياري تا ورزش جهاني كنوني داشت. باور روزهايي كه شوت سه امتيازي در بسكتبال نبوده، يا اين كه كسي نميتوانسته توپ را با تخته گل كند، كمي دشوار است.
با اين حال نسل آن روزها بسكتبال را چنان خوب ياد گرفت، كه حتي شكست خوردن مهران حاتمي، ستارهي نسلهاي بعدي بسكتبال، در مسابقهي پرتاب پنالتي با عمو صلبي پير هم عجيب جلو نكند. بي دليل نبود كه همان اسكلت تيم شركتكننده در المپيك، در بازيهاي آسيايي هند نيز شركت كرده و عنوان شامخ سومي را (البته با بدشانسي) به دست آوردند. حضور تيم ملي در آن بازيها نيز عجيب بود، به گونهاي كه يك نفر (حسين سرودي) كاپيتان هر دو تيم ملي واليبان و بسكتبال بود!
به هر حال با درگذشت عمو صلبي عملاً آخرين بازماندهي آن بازيهاي عجيب المپيك نيز از ميان ما رفته، و زنگ خطر را باز هم به صدا درآورده كه قدر ستارههاي بازمانده و ديگر پيشكسوتان را بدانيم تا اينگونه در بيخبري و سكوت مرگشان را تماشاگر نباشيم. اميد كه اينگونه باشيم!