در آشفته‌بازاري كه گسترش ويروس كرونا در ايران و جهان ايجاد كرده، البته انتظار براي برنامه‌ريزي بلندمدت‌تر براي ورزش قدري بي‌جا به نظر مي‌رسد. اما با همه‌ي اينها، باز هم به نظر مي‌رسد كه وضعيت ورزش محبوب دانشگاهي چندان مطلوب نباشد. از طرفي، انتقادها و اظهارنظرها در اطراف اعلام تصميم براي ليگ‌هاي فصل گذشته‌ي بسكتبال كماكان ادامه داشته و از سوي ديگر، حواشي پيرامون عدم اشتغال مربي تيم ملي در ليگ، حضور و يا عدم حضور تيم‌هاي پتروشيمي و شهرداري گرگان در ليگ سال بعد، و اعلام آمادگي تيم‌هاي ديگري براي ليگ فصل جاري، وضعيت عجيب و غريبي نشان مي‌دهد. البته طبيعي است كه شرايط اقتصادي هم مزيد بر علت شده و شرايط را بيش از پيش دشوار كرده، و به صورت خاص سرمايه‌گذاري در ورزش نيز با ريسك بالاتري همراه باشد.

وجود چنين شرايطي براي ورزشي كه به هر تقدير قرار است در المپيك آينده حضور محترمانه‌اي داشته باشد، چندان جالب نيست. اميد است بتوان با همدلي بيشتر ليگ قدرت‌مندي برنامه‌ريزي كرد؛ تا از دل آن بهترين تيم ملي ممكن ساخته و پرداخته شود. كسب نتايج آبرومندانه در المپيك شايد نقطه‌ي پاياني حضور، و تشكري باشد از نسل بسكتبالي كه حدود يك و نيم دهه‌ي اخير بار اصلي بسكتبال كشور را به دوش كشيده‌است.